اعضاي اين باند با شكايت يك پزشك تحت تعقيب پليس قرار گرفتند. شاكي به مأموران گفت: براي انجام كاري ماشينم را در يكي از كوچههاي غرب پايتخت پارك كردم اما بعد از 10دقيقه، وقتي به محل پارك ماشين برگشتم، از آن خبري نبود. باورم نميشد با اين سرعت ماشينم سرقت شده باشد و تصميم گرفتم ماجرا را به پليس خبر دهم.
تيمي از مأموران پليس با دستور قاضي روستا، بازپرس شعبه دوم دادسراي ناحيه5 تهران، تحقيقات براي يافتن ردي از دزدان را شروع كردند. هنوز بررسيها به نتيجه نرسيده بود كه پزشك مالباخته بار ديگر راهي اداره پليس شد و به مأموران گفت: ساعتي قبل مردي با من تماس گرفت و مدعي شد كه گاراژي در جنوب تهران دارد.
وي گفت كه ماشين مزدا3 مرا از مردي به قيمت بسيار پايين خريده اما وقتي متوجه شده خودرو سرقتي است، به جستوجوي داخل آن پرداخته و با پيدا كردن مدارك شناساييام موفق شده شماره موبايلم را نيز پيدا كند. تماسگيرنده از من خواست 10ميليون تومان پول در اختيارش قرار دهم تا ماشين را پس دهد و مدعي شد كه در غير اين صورت ماشينم را اوراق ميكند و قطعاتش را ميفروشد. با اظهارات اين مرد مأموران آموزشهاي لازم را به وي دادند و از او خواستند تا با باجگيران به بهانه تحويل پول و گرفتن ماشين قرار بگذارد.
محل قرار يكي از خيابانهاي غرب تهران تعيين و مرد پزشك همراه كيفي پر از پول راهي آنجا شد. از سوي ديگر تيمي از مأموران با دستور قاضي راهي محل قرار شدند و آنجا را بهصورت نامحسوس زيرنظر گرفتند. بعد از چند دقيقه دزدان با يك ماشين مزدا 3 به محل قرار آمدند كه از قرار معلوم آن خودرو هم سرقتي بود. 3سارق با ديدن مرد پزشك با او تماس گرفتند و خواستند كه بستههاي پول را به آنها نشان دهد تا مطمئن شوند كه وي مبلغ مورد نظر را همراه خود آورده است. سپس خود را به مالباخته رساندند و وقتي مقابلش توقف كردند، 2 نفر از آنها پياده شدند و پزشك را به زور سوار ماشين كردند.
مأموران با ديدن اين صحنه به تعقيب متهمان پرداختند. دزدان وقتي متوجه شدند كه پليس در تعقيبشان است، پول را با تهديد از پزشك گرفتند و او را رها كردند. بعد از آن با استفاده از خودروي پزشك پا به فرار گذاشتند اما در جريان فرار با جرثقيل پليس برخورد كردند و مجبور شدند ماشين را رها كرده و پياده فرار كنند. عمليات تعقيب و گريز در خيابانهاي غرب پايتخت ادامه داشت تا اينكه سرانجام بعد از 30دقيقه هر 3متهم به دام پليس افتادند. متهمان در بازجوييها به سرقت 5 مزدا3 اعتراف كردند.
يكي از متهمان كه وظيفهاش سرقت بود، به قاضي پرونده گفت: من در عرض 30ثانيه ميتوانم مزدا3 سرقت كنم و تبحر خاصي در دزدي دارم. بعد از سرقت، همدستانم وارد عمل ميشدند و با مالباختهها تماس ميگرفتند و براي تحويل ماشينشان درخواست پول ميكردند. برخي مالباختهها اين پول را پرداخت كردند و شكايتي هم مطرح نشد اما بالاخره با شكايت پزشك گير افتاديم. به گزارش همشهري، هر سه متهم اين پرونده با قرار قانوني روانه زندان شدند.
نظر شما